مدح و ولادت حضرت علی علیهالسلام
می سوخت در حرارت یک جلوه آفتاب سر بُرد از خـجـالت خود مـوج زیر آب دریـا شـنـیـد نـامش و از تـرس آب شـد خورشید پا برهنه زمین خورد از شتاب وصفش کسی نگفت وهزاران کتاب شد سطری نخوانده هیچ کسی زین همه کتاب کُلّی است مثل نور،ولی منحصر به فرد مـجـبـور روشـنـیـم و نـداریـم انـتـخـاب بنت اسـد رسـیـد و دعـا کرد کـای خدا! آمد برون ز کـعـبـه مـنـادای مـستـجـاب کعبه نداشت ظـرفـیـتِ جـلـوه این هـمه تصویر چون بزرگ ترآمد شکست قاب ما مست کرده ایم و به معراج می رویم از کـاسـه هــای لـم یَــلـدِ سـورۀ شـراب مـا را خـراب بــادۀ تـوحـیــد کـرده انـد جـمـع نـقـیـض را نـگـر؛ آبـادیِ خـراب آری بـزرگـتــر ز عـلـی نـیست آیه ای آری زلال تر ز عـلـی نـیست حـقِّ ناب سیـمـرغ، بی عـنـایت تـو مرغ خانگی مـرغی که با ولایت تو پر زنـد، عقـاب |